به گزارش «فرهیختگان»، با امیر خراسانی، جامعهشناس شهری در رابطه با این وضعیت نابسامان مدیریت شهری در کشور به گفتوگو پرداختیم و او در این رابطه به «فرهیختگان» گفت: «قانون شوراهای شهر و روستا جزء دموکراتیکترین قانونهایی بود که در ایران اجرا شد. به لحاظ قانون و قواعد دموکراتیک جزء دموکراتیکترین نهادهای کشور است. در جوامع دیگر مثلا مردم رئیس آتشنشانی را انتخاب میکنند، شوراهایی هستند که پلیس را انتخاب میکنند. هرچقدر از این شوراها فینفسه داشته باشید به لحاظ شاخص دموکراسی شاخصهای شما بالاتر میآید، کشور دموکراتیکتر اداره میشود. اما یک نکته جدی که وجود دارد این است که میتوانید نهاد دموکراتیک داشته باشید، مثلا میتوان گفت ریاستجمهوری دورهای دارم ولی در همه دورهها یک نفر انتخاب میشود، میتوانید نهاد دموکراتیک داشته باشید ولی خیلی غیردموکراتیک عمل کنید. الان بلایی است که سر شوراها آمده است، حتی شوراهای محلات! شوراهای محلات هم کسانی عضو هستند که میخواهند زمینبازی کنند، بسیاری مشاور املاک هستند. در محلی که من زندگی میکنم فردی عضو شوراست که کبابی دارد و میخواست بر خیابان را داشته باشد. عضو شورا است و بر خیابان را دارد و فشار میآورد. نکتهای که وجود دارد این است که این شوراها در بستری هستند و آن بستر فاسد است. آن بستر غارت شهری است. قوانینی دارید که غارت را رسمی میکند، غارت را مجاز میکند. وقتی من مدیر شهری میشوم کار من تنظیم چگونگی این غارت است. در نتیجه خود من هم بخشی از آن غارت میشوم. این نکته مهمی است. اصل داستان که شوراهای روستایی طرح هادی و تغییر کاربری یکی از کسبوکارهای اصلی شوراست یعنی من میتوانم دو عضو شورا را بخرم یا دو زمین به آنها بدهم تا برای من تغییر کاربری زمین هزارمتری را تسهیل کنند. در نتیجه وقتی ساختار مدیریت شهری ما مبتنیبر فروش تغییر کاربری، دخل و تصرف در اسناد بالادستی، فروش تراکم و... است، به آدمها ربطی ندارد. آدم درست سعی میکند درست رفتار کند ولی وقتی این میزان مدیر شهری دارید بین اینها چهار نفر در این سیستم شروع به غارت میکنند. طرف باید خیلی جلوی خود را بگیرد چون این کار راحت است. از شورای محل گرفته تا شورای شهر خیلی راحت میتوانید اعمال نفوذ کنید، در غارت شریک باشید چون ماشینی که شما راننده هستید ماشین غارت است. به نظرم نفس شورا خیلی فوقالعاده است.»
3 نکته برای سامان بخشیدن به وضع موجود
خراسانی ادامه داد: «مدل درست در دو سه نکته است. نکته اول اینکه اسناد بالادستی قابل تغییر نباشند. شورایی باشد که مدام در اسناد تجدیدنظر کند. آن شورا میتواند شورای عالی شهرسازی یا هر چیز دیگری باشد. تجدیدنظر در اسناد بالادستی در واحدهای پایین صورت نگیرد چون شورای شهر ساری، بابل و... یکباره تصمیم میگیرد این منطقه تجاری شود یا مسکونی شود یا تغییر کاربری شود. یک مساله هم جمع شدن بساط کمیسیون ماده 100 است که کمیسیون ماده 100 غیررسمی کردن اسناد رسمی است. در ادبیات شهرشناسی امر غیررسمی برای طبقات پایین بود یعنی طبقات پایین آلونک میساختند یا زاغه میساختند که غیررسمی بودند. الان نهادی دارید که امر رسمی را مدام غیررسمی میکند. ما شکلی از شهرسازی غیررسمی داریم که برای طبقات بالاست. با پول میخرد. این یک پدیدهای است که خیلی از کشورهای جهان سوم دچار آن هستند. یک نظریهپرداز به نام روی درمورد این موضوع بسیار کار کرده است. این نکته دوم است که این نهادها برچیده شود. نکته سوم بازآرایی اداری شهر است. یک جایی همانند شهرداری تهران معاون شهرسازی منطقه فلان پادشاه است. او میتواند چهار سال معاون شهرسازی جایی باشد و تا آخر عمر خرج خود را میتواند دربیاورد. معاون شهرسازی است. همهچیز به او برمیگردد. درواقع تغییر شرح وظایف و بازسازی این ساختار اداری بسیار مهم است. این نکته جزئی است که معاون شهرسازی چه کاری انجام دهد، معاون نوسازی چه کاری انجام دهد. یکی از فاسدترین بخشهای شهرداری املاک است.
در همه شهرهای ایران بخش املاک شهرداری اینچنین است. هیچ چیزی ندارد و آن کسی که رئیس املاک است به هیچ ضابطهای پایبند نیست، این را میفروشد و آن را میگیرد. میتواند به هرکسی بفروشد. سازمانی را سراغ دارم که زمینهای بسیاری داشت. این سازمان زمینها را فروخت و با پول آن زمینها گفت میخواهم طرح بهسازی محیطی اجرا کنم. بهسازی محیطی وقتی در قالب پروژه میرود با یکی دو شرکت که پورسانت پرداخت کردند، کار میکنند. خودشان هم در این شرکتها دخیل هستند. اینجا زمین از دست شهرداری که نهاد عمومی است درآمده و به پروژه تبدیل شده و در پروژه هم به این شکل واگذار شده است. مثلا یکی از چیزهای بازارهای شهری واگذاری پروژههاست. تقریبا در اکثر نهادهای شهری مناقصهها سوری است. مثلا میگویند مناقصه را میخواهیم به شما بدهیم و به من میگویند دو نفر از همکاران خود را بیاورید و قیمت پایینتر بدهند و من هم دو تا از همکاران را میآورم و در مزایده برنده شوید. این روال در شهرداری است. یک قاعدهای در شهرداری است که این اتفاق میافتد. در نتیجه همه میدانند مزایده یک برنامهای است که قرار است چه کسی برنده شود. اینها سازوکار غارت است. اینها سازوکاری است که فساد ایجاد میکند.»
یکدست بودن شوراها مشکلساز شده است
این جامعهشناس شهری در پاسخ به این سوال که آیا این میزان از فساد در مدیریت شهری به دلیل عدمنظارت شورای نگهبان و... نیست؟ گفت: «یک مثال نقض جدی برای این مساله مجلس قبلی است. چقدر فساد از مجلس قبلی درآمد؟ آقای کدخدایی گفته بود یکسوم این افراد نمیتوانند تایید صلاحیت شوند و یک عده هم خود دوباره در انتخابات شرکت نکردند. من یکبار به آقای کواکبیان گفتم که در زندان اوین هم بگردید یکسوم مجرم مالی پیدا نمیکنید. مگر در مجلس دهم نظارت شورای نگهبان نبود؟ آنجا هم این اتفاق را شاهد بودیم. این درجه از فساد در یک مرحلهای از توسعه در خیلی از کشورها اتفاق میافتد آن هم موقعی است که سعی میکنند قوانین را راحتتر کنند تا سرمایههای بیرونی را جذب کنند. این مفهوم جذب سرمایه همراه خود فساد میآورد، اگر با مراقبت خیلی زیاد انجام نشود. شهرداری الان رهاست. بگویید 100 میلیارد پول دارم، شهرداری میگوید هر چه بخواهید به شما میدهم؛ 10 میلیارد را به من بدهید من همه کار برای شما میکنم. وسط میدان انقلاب میخواهید ساختمان بسازید هم مجوز میدهند. اینها کم اتفاق نیفتاده است. در بافت فرسوده کار میکردم با خیلی از سرمایهگذاران در ارتباط بودم. آنها آنقدر با اعتمادبهنفس میگفتند جریمه پرداخت میکنیم. برای آنها معنی نداشت که طبق فلان قانون فلانقدر میگیرید، دنبال تراکم رایگان هستم و دو واحد میسازم و جریمه پرداخت میکنم. نکته درباره این است که نهاد شورا را نکوبیم. این نهاد باید باشد ولی این نهاد در بد مناسباتی گیر کرده است و خیلیها برای اینکه این نهاد شورا پا بگیرد زحمت کشیدند. خیلی از کنشگران شهری زحمت کشیدند ولی در مناسبات فاسدی قرار گرفت. شورا را بردارید بهتر نخواهد شد. شورا یک کمکی که الان میکند این است که قدرت بازدارنده دارد. اختلاف شوراهایی که یکدست نمیشوند این است که میتوانند همدیگر را کنترل کنند. مشکل در جایی است که شوراها خیلی یکدست هستند. لیستی بودن خیلی مشکلساز میشود چون من اگر هم لیستی را لو بدهم کل اعتبار لیست به باد میرود.»